ماتریس تصمیم چیست؟
ماتریس تصمیم گیری به بیان ساده لیستی از گزینهها را ارزیابی و اولویت بندی میکند و ابزاری برای تصمیم گیری است. تیم ابتدا لیستی از معیارهای وزنی ایجاد کرده و سپس هر گزینه را با توجه به این معیارها ارزیابی میکند. به عنوان مثال اگر بخواهید چندین فاکتور را در یک مسئله بررسی کنید به تعداد فاکتورها سطر و ستون در نظر گرفته و مقادیر را در آن قرار میدهید. ماتریس تصمیم همچنین به نامهای ماتریس شبکه تصمیم، ماتریس انتخاب یا شبکه، ماتریس مسئله، ماتریس انتخاب مسئله، تجزیه و تحلیل فرصت، ماتریس راه حل، فرم رتبه بندی معیارها، ماتریس مبتنی بر معیار و اسامی دیگر شناخته میشود.
ماتریس تصمیم چیست؟
چه زمانی باید از یک ماتریس تصمیم استفاده کنید؟
- هنگامی که لیستی از گزینهها باید به یک انتخاب محدود شود.
- وقتی تصمیم باید براساس چندین معیار گرفته شود.
- پس از اینکه لیستی از گزینهها با کاهش لیست به تعداد قابل کنترل کاهش یابد.
شرایط معمول استفاده از ماتریی تصمیم عبارتند از:
- هنگامی که باید یک فرصت یا مشکل برای بهبود کار انتخاب شود.
- وقتی فقط یک راه حل یا رویکرد حل مسئله میتواند اجرا شود.
- هنگامی که فقط یک محصول جدید میتواند تولید شود.
روش تصمیم گیری ماتریسی
معیارهای ارزیابی متناسب با شرایط را کاملا مشخص کنید. در صورت امکان، مشتریان را درگیر این روند کنید. در صورتی که این تصمیم گیری به خودتان مربوط میشود از یک حرفهای کمک بگیرید. هر آنچه که در تصمیم گیری شما اثر گذار است را یادداشت کنید و در ماتریس به کار ببرید. در مورد لیست معیارها بحث و اصلاح کنید. معیارهایی را که باید در آن گنجانده شود و معیارهایی را که نباید در آن گنجانده شود، شناسایی کنید. لیست معیارهایی را که تیم معتقدند مهمترین هستند کاهش دهید. ابزارهایی مانند کاهش لیست و چند رأی گیری ممکن است برای کارهای تیمی بسیار مفید واقع شود.
بر اساس میزان اهمیت آن معیار برای هر معیار، وزنی نسبی اختصاص دهید. این میتواند با سه راه انجام شود:
متد اول: با توزیع 10 امتیاز بین معیارها، بر اساس بحث و گفتگوی تیمی. با اختصاص دادن وزن توسط هر یک از اعضا، سپس اعداد برای هر معیار برای وزن تیم ترکیبی.
- شکل بکشید: یک ماتریس رسم کنید. معیارها و وزن آنها را به عنوان برچسب در امتداد یک لبه و لیست گزینهها را در لبه دیگر بنویسید. به طور معمول، گروهی که اقلام کمتری دارند لبه عمودی را اشغال میکنند.
- هر انتخاب را با توجه به معیارها ارزیابی کنید: مهم است که مقیاسهای رتبه بندی شما سازگار شود. معیارهای خود را بیان کرده و مقیاسها را طوری تنظیم کنید که انتهای بالای مقیاس (5 یا 3) همیشه نمرهای است که باعث میشود شما آن گزینه را انتخاب کنید: بیشترین تأثیر بر مشتری، بیشترین اهمیت، کمترین دشواری، بیشترین احتمال موفقیت و غیره.
متد دوم: برای هر معیار، همه گزینهها را با توجه به میزان مطابقت هر یک از معیارها ، مرتب کنید. آنها را با شماره 1 در نظر بگیرید که گزینهای است که مطابق آن معیار حداقل مطلوب است.
متد سوم: یک خط پایه ایجاد کنید، که ممکن است یکی از گزینهها یا محصول یا خدمات فعلی است. برای هر معیار، با استفاده از نمرات بدتر (-1)، همان (0) یا بهتر (1+)، گزینه دیگری را در مقایسه با خط پایه ارزیابی کنید. از مقیاسهای ریزتر میتوان مانند 2 ، 1 ، 0 ، -1 ، -2 برای مقیاس پنج درجهای یا 3، 2، 1، 0، -1، -2، -3 برای مقیاس هفت نمره استفاده کرد. باز هم، مطمئن شوید که اعداد مثبت رتبههای مطلوبی را منعکس میکنند. امتیاز هر گزینه را بر وزن ضرب کنید. امتیازات هر گزینه را اضافه کنید. گزینه با بالاترین امتیاز لزوما گزینهای برای انتخاب نخواهد بود، اما نمرات نسبی میتواند بحث معنی دار ایجاد کند و تیم را به سمت اجماع سوق دهد.
پیشنهاد نویسنده: ساخت درخت تصمیم با پایتون
مثالی از تصمیم به روش ماتریسی
شکل بالا یک ماتریس تصمیم را نشان میدهد که توسط تیم خدمات مشتری در رستوران برای تصمیم گیری در مورد کدام یک از مشکلات کلی “مدت زمان انتظار طولانی” استفاده میشود. مشکلاتی که آنها شناسایی کردند مشتریانی هستند که منتظر میزبان، پیشخدمت، غذا و در نهایت صورت حساب هستند. معیارهایی که آنها شناسایی کردند عبارتند از: “میزان ناراحتی مشتری مشتری” (این میزان چقدر روی مشتری تأثیر منفی میگذارد؟) ، “حل آسان”، “تأثیر بر سایر سیستمها” و “سرعت حل”. در ابتدا، معیارهای “آسان برای حل” به عنوان “مشکل برای حل” نوشته شده بود، اما این عبارت مقیاس رتبه بندی را برعکس کرد. با عبارت فعلی، رتبه بندی بالا در هر معیار حالتی را تعریف میکند که انتخاب مسئله را ترغیب میکند: شکایت و مشکلات مشتری، حل بسیار آسان، تأثیر زیاد روی سایر سیستمها و حل سریع موضوع. “درد مشتری” با 5 امتیاز وزن شده است ، نشان میدهد که تیم آن را مهمترین معیار میداند، در مقایسه با 1 یا 2 امتیاز برای دیگران. این تیم مقیاس رتبه بندی 3 = زیاد، 2 = متوسط و 1 = پایین را انتخاب کرده و از آن برای حل مشکل استفاده کردند. “مشتریان منتظر غذا هستند.” در این مثال، ناراحتی مشتری متوسط است (2)، زیرا فضای رستوران خوب است. حل این مشکل آسان نخواهد بود (سهولت کم = 1)، زیرا هم پیشخدمتها و هم کارکنان آشپزخانه را شامل میشود. تأثیر روی سیستمهای دیگر متوسط است (2)، زیرا پیشخدمتها باید چندین سفر به آشپزخانه دارد. حل این مشکل مدتی طول خواهد کشید (سرعت کم = 1)، زیرا آشپزخانه تنگ و انعطاف پذیر نیست. هر رتبه بندی در وزن برای آن معیار ضرب میشود. به عنوان مثال، “درد مشتری” (وزن 5) برای “مشتری منتظر میزبان است” امتیاز بالا (3) را برای نمره 15 قرار میدهد. امتیازات در میان ردیفها اضافه میشود تا مجموع مربوط به هر مشکل را بدست آورید. “مشتریان منتظر میزبان” بالاترین امتیاز را 28 دارند. از آنجا که بالاترین امتیاز بعدی 18 است، احتمالاً ابتدا باید به مشکل میزبان پرداخته شود.
نظرات و پیشنهادات خود را در بخش نظرات همین نوشته برای ما بنویسید.
ارسال پاسخ