تفاوت مدیر محصول و مالک محصول چیست؟
نقش مدیر محصول (Product Manager) و مالک محصول (Product Owner) متفاوت است و نباید آنها را با یکدیگر اشتباه بگیریم. با این حال، به دلیل شیوههای نامگذاری، برخی از افراد وقتی از آنها خواسته میشود تفاوت این دو را بیان کنند، واقعاً گیج میشوند. برای درک تفاوت مالک محصول و مدیر محصول، باید به تاریخچه این دو اصطلاح بپردازیم. در این مقاله خواهید دید که اگر چه هر دو به محصول اهمیت میدهند اما روی جنبههای مختلف تمرکز دارند.
تفاوت مدیر محصول و مالک محصول
محصول (Product) چیست؟
قبل از اینکه وارد دنیای مالکان و مدیران شویم، بیایید نگاهی به محصول بیندازیم. در زمانهای قدیم، بین محصول و خدمات تمایز وجود داشت. یک محصول موجودی مادی بود که میتوانستید بفروشید، بخرید و آن را تغییر دهید. خدمات فعالیتی بود که در ازای آن پول پرداخت میکردید. این تمایز هرگز کاملاً واضح نبوده است. به عنوان مثال، اگر یک جفت کفش سفارش میدهید، آیا هزینه کفش را پرداخت میکنید یا خدمات ارائهشده توسط یک کفاش؟ امروزه چشمانداز به مراتب پیچیدهتر است. در چشمانداز دیجیتال، توسعه اینترنت قوانین را به طرز چشمگیری تغییر داده است. با نرمافزار به عنوان سرویس (SaaS)، پلتفرم به عنوان سرویس (PaaS) یا حتی زیرساخت به عنوان سرویس (IaaS) روبرو خواهید شد. در دنیای محصولات دیجیتال و توسعه نرمافزار، کالا دیگر با جنبههای ملموس خود گره نخورده است. بنابراین محصول چیزی است که برای مشتری ارزشآفرینی میکند: یک برنامه وب، یک سیستم بلاکچین، یک ابزار نظارت.
مالک محصول (Product Owner) کیست؟
مالک محصول یکی از نقشهایی است که توسط راهنمای اسکرام (Scrum) توصیف شده است. اسکرام چارچوبی چابک است که برای حل مشکلات پیچیده و ساخت محصولات مشتریمدار با بالاترین ارزش ممکن طراحی شده است. مالک محصول به همراه تیم توسعه و اسکرام مستر تیمی را سازماندهی میکنند که هدف آن تولید با ارزشترین محصول است. مالک محصول به عنوان یک نفر مسئول مدیریت بکلاگ توصیف میشود. این بدان معناست که معمولاً مالک محصول مسئولیت معرفی بازار، فروش، تبلیغات یا تجزیه و تحلیل طولانیمدت را بر عهده ندارد.
مالک محصول چه کاری انجام میدهد؟
بیان این نکته مهم است که کار مالک محصول با آغاز پروژه (Kick-off) شروع و به محض انتشار محصول تمام میشود. طبق راهنمای اسکرام “مالک محصول مسئول به حداکثر رساندن ارزش محصول حاصل از کار تیم توسعه است”. چگونه او به حداکثر ارزش دست مییابد؟ اولین کار جمعآوری و درک نیازهای مشتری و سپس بیان آنها در چشمانداز محصول است. سپس مالک محصول آنچه را که مشتری در نرمافزار نیاز دارد توصیف میکند. این داستانهای کاربر به تیم توسعه میگوید که چه ویژگیهایی مد نظر است. مالک محصول چشمانداز محصول را تعریف میکند که نه تنها مشتریان بلکه نیازهای شرکت و سایر ذینفعان را نیز شامل میشود. با توجه به آن چشمانداز، مالک محصول ارزش آن محصول خاص را توصیف میکند. سپس این چشمانداز باید به طور واضح در مورد موارد موجود در محصول بیان شود. مالک محصول مسئولیت محصولات قابل تحویل را نیز بر عهده میگیرد. به همین دلیل ایجاد بکلاگ کافی نیست. باید در طول فرآیند توسعه مدیریت شود و این نقش مالک محصول نیز هست. مدیریت موارد پشتیبان شامل اولویتبندی نیازها (سپس سفارش موارد بر اساس آن)، بهبود موارد عقبمانده و جزئیات داستانهای کاربر است. سایر اعضای تیم اسکرام نیاز دارند که مالک محصول اطلاعات به روز را در اختیار آنها قرار دهد تا بتوانند روی وظایف خود متمرکز بمانند. به همین دلیل برای مالک محصول مهم است که یک منبع قابل اعتماد از اطلاعات معتبر است. برای انجام کلیه وظایف، مالک محصول باید در جلسات اسکرام از جمله برنامهریزی اسپرینت شرکت کند. این نقش نیاز به کار مستقیم و روزمره با تیم توسعه دارد. نقش مالک محصول دیگر، پذیرش یا رد نتایج اسپرینت و کل روند توسعه است. همه اینها برای اطمینان از برآورده شدن چشمانداز محصول و نیازهای مشتری انجام میشود.
چگونه مالک محصول شویم؟
بسیاری از مالکان محصولات در داخل سازمان به این نقش ارتقا مییابند. معمولاً آنها قبل از دستیابی به این نقش، عضو تیم توسعه بودهاند. نقشهای محبوب در این مسیر تستر نرمافزار یا تحلیلگر کسب و کار هستند. با این روش شما از قبل اسکرام، شرکت و صنعت خود را میشناسید. هر سه در نقش مالک محصول مفید خواهند بود. مهمترین چیز این است که اصول اسکرام را یاد بگیرید، تیم اسکرام خود را پیدا کنید و محصولات خود را به روش اسکرام توسعه دهید.
ویژگیهای یک مالک محصول عالی چیست؟
اول از همه، مالکان محصول باید اسکرام را بشناسند. آنها باید همچنین تمام مسئولیتهایی را که به عنوان مالک محصول دارند، درک کنند. مطمئناً، اصول اسکرام به تنهایی ویژگیهای یک مالک محصول عالی را تشکیل نمیدهند. بنابراین برای تبدیل شدن به یک مالک محصول عالی چه چیزی لازم است؟ دقت کنید که این نقش مشتریمدار است. مالک محصول باید به نیازهای مشتری توجه کند، اما نه فقط به موارد رسمی. مالک محصول باید عمیقتر شود و نقاط درد مشتریان را درک کند. سپس، با درک کاربران، مالک محصول نیاز به توضیح آن برای تیم توسعه دارد. آنها به توصیف دقیق، اینکه چگونه راهحلهای آنها متناسب با نیازهای مشتریان است، نیاز دارند. علاوه بر این، مالک محصول باید بداند چه زمانی باید تیم را از فراتر رفتن از محدوده محصول باز دارد. برای انجام این کار، مالک محصول باید تصویر بزرگتر را ببیند و برنامه را بشناسد. برخی از این موارد فراتر از مسئولیت آنها است، اما درک کامل به آنها اجازه میدهد الزامات محصول را در اولویت قرار دهند. مهارتهای ارتباطی آنها در اینجا بسیار مهم خواهد بود تا هرچه بیشتر از همه ذینفعان بیاموزند و به آنها بگویند چه چیزی امکانپذیر و چه چیزی غیرممکن است. این امر ما را به مدیریت تعارض و مهارتهای رهبری میرساند. مالکان محصول با تعارضاتی روبرو میشوند و اغلب مهارتهای نرم آنها تعیین میکنند که آیا نتیجه برای مشتری ارزش ایجاد میکند یا خیر. به عنوان نوعی رهبر، مالک محصول باید تصمیم بگیرد که چه چیزی مهم است و باید در محصول نهایی گنجانده شود و چه چیزی اهمیتی برای مشتری ندارد. مالک محصول به همان اندازه موفق خواهد بود که محصول نهایی نیازهای مشتریان را برآورده کرده و از آنها فراتر رود. به طور خلاصه، استخدام مالک محصول نتیجه انتخاب اسکرام است. پروژههای آبشاری همچنان میتوانند با هدایت مدیر پروژه ادامه یابند، اما پروژههای اسکرام نمیتوانند. از طرف دیگر تصمیم برای استخدام مدیر محصول به ساختار و فرهنگ شرکت شما بستگی دارد.
ارسال پاسخ